مطالب جالب (زنگ تفریح!)

[FCB]

This quote is hidden because you are ignoring this member. Show Quote

و اول مهر از رگ گردن به شما نزدیک تر است.
و تو چه میدانی اول مهر چیست؟
زمانی که ساعت 7 صبح زنگ ها به صدا در می ایند.
و انچه در زمین و اسمان است از وحشت به هم میپیچند.:d
و گروه گروه به سمت کلاس ها رانده میشوند.
زیان کاران از ما میخواهند ان ها را به تابستان برگردانیم ، تا اندکی بخوابند.
در ان زمان نگهبانان به ان ها میگویند ، ایا به شما نگفته بودیم که تابستان فانی است و عذابی دردناک در انتظار شماست؟
همانا بازگست همه به سوی مدرسه است

بهترین دوران هست. قدرشو بدونید بعدا که همه رفیقاتون یا به خاطر رشته یا دانشگاه جدا شدن ازتون یا سربازی و بعضا ازدواج اون موقع میگید هعی فلانی رو میگی؟ آره من باهاش چند سال همکلاسی بودم چه دورانی داشتیم الان فلان جا هست مشغوله...

بعد شروع میکنید به تعریف خاطرات آره یک روز سر کلاس نشسته بودیم و اینطوری شد...بهترین دوران زندگی هست واقعا و اینم بگم جهت یابی زندگی هم از اینجاها شروع میشه پس حواستون به رفیق خوب و بد باشه :d

[UnHoLy666]

This quote is hidden because you are ignoring this member. Show Quote

بهترین دوران هست. قدرشو بدونید بعدا که همه رفیقاتون یا به خاطر رشته یا دانشگاه جدا شدن ازتون یا سربازی و بعضا ازدواج اون موقع میگید هعی فلانی رو میگی؟ آره من باهاش چند سال همکلاسی بودم چه دورانی داشتیم الان فلان جا هست مشغوله...

بعد شروع میکنید به تعریف خاطرات آره یک روز سر کلاس نشسته بودیم و اینطوری شد...بهترین دوران زندگی هست واقعا و اینم بگم جهت یابی زندگی هم از اینجاها شروع میشه پس حواستون به رفیق خوب و بد باشه :d

منم نگفتم دوران بدیه.حال داد.از ما که دیگه گذشت. D;

[ATER]

This quote is hidden because you are ignoring this member. Show Quote

بهترین دوران هست. قدرشو بدونید بعدا که همه رفیقاتون یا به خاطر رشته یا دانشگاه جدا شدن ازتون یا سربازی و بعضا ازدواج اون موقع میگید هعی فلانی رو میگی؟ آره من باهاش چند سال همکلاسی بودم چه دورانی داشتیم الان فلان جا هست مشغوله...

بعد شروع میکنید به تعریف خاطرات آره یک روز سر کلاس نشسته بودیم و اینطوری شد...بهترین دوران زندگی هست واقعا و اینم بگم جهت یابی زندگی هم از اینجاها شروع میشه پس حواستون به رفیق خوب و بد باشه :d

خائنه هرکی پست محمد رو لایک کنه :d :d


من بد بخت رو بگو 2 سال هنرستان ته خاک سفید میرفتم دانش آموزاش به معنای کلمه هیولا بودن.
تو مدرسه مواد جابه جا میکردن ، زنگ تفریح میرفتن تو کلاس ها مش ،،، روف میخوردن ، شنبه ها و چهار شنبه ها خودشون ساعت 11 تعطیل میکردن میرفتن جنگل سرخ حصار جوجه و قلیون میزدن.
از همه اون ها گذشته آخر سال دفتر انظباتی رو پیچوندن آتیشش زدن معاونه به همه 20 داد تو صفحه من 34 غیبت بود که نمرم میشد -4 ولی 20 گرفتم .

خدا یاریم کرد هیچ کدوم از چیز هایی که بالا ذکر کردم به من سرایت نکرد فقط بعد از اون دوسال کمی پرخاش گر شدم.