نوشته اصلی توسط
Rahi_jj
مِلمِداس، در آیین زرتشت و اساطیر ایرانی، نام زنی است بسیار زیبا، که آراسته به انواع گوهرهای گرانبها می باشد. ملمداس بر جوانان پدیدار می شود و آنان را به هم آغوشی با خویش فرامی خواند، اما به هنگام همخوابی پاهای او، همچون اره ای جوان هوسباز را قربانی می سازد و او را تکّه تکّه می نماید.
ملمداس را می توان همتای جهی در اساطیر زرتشتی دانست. برخی نیز از شباهت ملمداس با سیرن در اساطیر یونان سخن گفته اند. در حاشیهٔ خلیج فارس به این موجود افسانه ای منمنداس می گویند. از نام های دیگر ملمداس می توان به مُم داس، اُم الداس و میل داس نیز اشاره کرد.
ملمداس موجودی شبیه پری دریایی است. دارای بالاتنه بسیار زیبا و جذاب است. اما در قسمت پایین تنه دو داس بزرگ، برنده و بسیار خطرناک دارد. در بعضی مناطق استان هرمزگان دستان او را بجای پاهایش، شبیه داس می دانند.
ملمداس بر جوانان پدیدار می شود و آنان را به هم آغوشی با خویش فرامی خواند، اما به هنگام همخوابی پاهای او، همچون اره ای جوان هوسباز را قربانی می سازد و او را تکّه تکّه می نماید.
در این مورد که ملمداس کجا ظاهر می شود. باور هایی متفاوت وجود دارد.
مردم جزیره هرمز بر این باورندکه:
در کنار دره های نمک (در نزدیکی کارخانه فعلی معدن خاک سرخ ) یک درخت کُنار بزرگ وجود داشت. در زیر این کُنار زنی زیبا و همچون فرشته، در حوالی غروب می نشست. این زن که ملمداس نام داشت، گیسوهای بلند خود را با یک دست می گرفت و با دست دیگر شانه می کرد. مردانی که او را می دیدند با نگاه دلربای ملمداس اسیر می شدند. به کنار او می آمدند و با او هم صحبت می شدند. سپس ملمداس با جنس مخالف خود نزدیکی می کرد. بعد از آن ملمداس چهره زیبایش را از دست می داد. شبیه به پیرزنی می شد و دو دست او تبدیل به داس می شد و جنس مخالف خود را با داس تکه تکه می کرد.
اما ناخدا ها و ماهیگیران محلی باور دیگری دارند:
ملمداس بالاتنه ای چون پری دریایی دارد. در شبی که ماه کامل است در دریا ظاهر می شود. یک زن زیبا و اغوا کننده است. او ماهیگران تنها را روی دریا افسون می کند. ملمداس آنها را به طرف خودش دعوت می کند ، آنها هم که آن همه زیبایی جادویشان کرده است. خود را در آب می اندازند و شنا کنان به طرفش می روند. فقط بالاتنه ملمداس شکل زن است و پایین تنه اش که زیر آب است و بسیار ترسناک است. دو پا شبیه دو داس (یا اره) دارد و به محض اینکه یک ملوان یا ماهیگیر را به طرف خودش کشید او را به طرف پاهایش می برد و او را تکه تکه می کند.