مطالب جالب (زنگ تفریح!)

**Mohammad_ai69** · 09-20-2015, 01:16 AM

بابا تو مدرسه خیلی حال میداد فقط خنده فقط خنده . بچه ها هندونه میرفتن سر چند هکتاریش میچیدن میوردن تو مدرسه میخوردن مثل بز هم تو کلاس مینداختن بعد معلم کلاس تعطیل میکرد که تمیزش کنن :d

**Persian Leopard** · 09-20-2015, 01:29 AM

نوشته اصلی توسط FCB

This quote is hidden because you are ignoring this member. Show Quote

آره ما اون موقع ها که معلم نمیومد یا میگفتن فردا به خاطر محرم و مراسم زیارت عاشورای صبح فلان ساعت بیاید مدرسه انگاری دنیارو بهمون دادن :دی

سال سوم دبیرستان سخت ترین سال تحصیلیم بود باز پیش دانشگاهی رو خدا برکت بده هتل بود :d

سال سوم یادم نمیره چهارشنبه ها 2 زنگ حسابان یک زنگ هندسه داشتیم که بعدا" شد 2 زنگ حسابان 2 زنگ هندسه ساعت 2 و نیم می رسیدم خونه نهار میخوردم میخوابیدم 9 شب پا میشدم :دی

آخرش شد حسابان تبصره و هندسه هم 15 فکر کنم :d سال چهارم هم هندسه تحلیلی با همون معلم داشتیم تو کلاسش با یکی دعوا کردم بعد یک روزم صندلی رو پرت کردم وسط کلاس خرداد انداخت منو رفتم شهریور باهاش کلاس برداشتم 18 شدم :دی

ما یکشنبه ها 2 زنگ حسابان 1 زنگ جبر یک زنگ هندسه

اخرش احساس می کردم مغزم ریست شده
بعد تازه وسطشم دوره میذاشتن به نام دوره رشد همرو تا ساعت 8:30 نگه میداشتن یعنی از ساعت 7:30 تا 8:30 فیزیک حسابان جبر هندسه

من :smile55::smile38:

**ATER** · 09-20-2015, 02:12 AM

نوشته اصلی توسط fcb

This quote is hidden because you are ignoring this member. Show Quote

بهترین دوران هست. قدرشو بدونید بعدا که همه رفیقاتون یا به خاطر رشته یا دانشگاه جدا شدن ازتون یا سربازی و بعضا ازدواج اون موقع میگید هعی فلانی رو میگی؟ آره من باهاش چند سال همکلاسی بودم چه دورانی داشتیم الان فلان جا هست مشغوله...

بعد شروع میکنید به تعریف خاطرات آره یک روز سر کلاس نشسته بودیم و اینطوری شد...بهترین دوران زندگی هست واقعا و اینم بگم جهت یابی زندگی هم از اینجاها شروع میشه پس حواستون به رفیق خوب و بد باشه :d

خائنه هرکی پست محمد رو لایک کنه :d :d

من بد بخت رو بگو 2 سال هنرستان ته خاک سفید میرفتم دانش آموزاش به معنای کلمه هیولا بودن.
تو مدرسه مواد جابه جا میکردن ، زنگ تفریح میرفتن تو کلاس ها مش ،،، روف میخوردن ، شنبه ها و چهار شنبه ها خودشون ساعت 11 تعطیل میکردن میرفتن جنگل سرخ حصار جوجه و قلیون میزدن.
از همه اون ها گذشته آخر سال دفتر انظباتی رو پیچوندن آتیشش زدن معاونه به همه 20 داد تو صفحه من 34 غیبت بود که نمرم میشد -4 ولی 20 گرفتم

.

خدا یاریم کرد هیچ کدوم از چیز هایی که بالا ذکر کردم به من سرایت نکرد فقط بعد از اون دوسال کمی پرخاش گر شدم.

**Apdentist** · 09-20-2015, 02:15 AM

باو درس رو بیخی

یکی گفت کاشکی 31 شهریور تمام نشه یا یه همچین چیزی

لول؟ مگه تو 1 مهر میری مدرسه؟ من تا 5 مهر خودم رو برای شرایط آماده میکردم... دوستان لطفا اینجا ادامه بدید.

[گفتگوی آزاد] بیا تو بگو الان چه حسی داری...

آتر برو بخواب باو ساعت 3:17 دقیقه هـه

are u alaf like me?